-
ترافیک سنگین
شنبه 8 اسفندماه سال 1388 19:05
انگشتر غم را نگینم ساکن شهر غمگینم مسافر جاده ی حزن اسیر ترافیک سنگینم
-
سنگر من
جمعه 7 اسفندماه سال 1388 19:22
ویروس عشقت منو بیمار کرده روزروشنم چو شب تار کرده هر سری بر شونه ی یک یار سنگر من شونه ی دیوار کرده ********** چرا اثر ندارد گریه و زاری من چرا بند نیاید اشک جاری من روح بی تابم چون کرم تاب خورد چرا نگاهت نشتابد به یاری من
-
پدر (یادت به خیر)
سهشنبه 27 بهمنماه سال 1388 08:52
پدر بعد از اینکه تو رفتی در جشن تولدم هیچ شمعی روشن نشد بلکه هر روز شاهدتشییع جنازه شادیهایم بودم. دیگه چشم انتظار شادی نمیمانم ایمان دارم شادی در رویاهام هم نخواهد امد دیگه شعاعی واس نگاه شادم باقی نمانده .بلکه نگاهم یک خط ممتد رو می پاید که مبدا و مقصدش غم وتنها بودن است پدر یاد تو و یاد دلخوشی هایم به خیر
-
راضی به رضایت
جمعه 23 بهمنماه سال 1388 18:24
دریاد منی و هیچ گه نکنی یادم ناله کنم نشنوی ناله و فریادم راضی به رضایت جانم به فدایت نه ز بخت بدم نالم نه زجور و جفایت این جان ناقابل تقدیم کنم من گر فنای من هست راز بقایت
-
نومید نیستم
سهشنبه 20 بهمنماه سال 1388 11:37
سایه غمت برسر تاروپود احساسم گلایه ای نیست همه چی تسلیم عشق خو اهد شد حتی تقدیر دوباره قرعه خواهم انداخت شاید ان روی سکه.... نومید نیستم گرچه لبریز ازغم دستان پینه بسته دلم حکایت از ..... اید روزی به سخره گیرم غمت را
-
غمش
دوشنبه 19 بهمنماه سال 1388 11:14
غمش به زور مندی شب پوزخند میزند همان شب که حتی خورشید رو می بلعد
-
سعدی جون
سهشنبه 6 بهمنماه سال 1388 18:25
قول سعدی چو گرد کسی بسیار گردی گربس عزیزی خوار گردی سعدی جون : پروانه دیده ای دور شمع نگرده شمع دیده ای گریه نکرده بود در عصرتون همچین پدیده ای ناله نکند خار به دل خلیده ای درعصر شما ماه جاش بالا بود تفاوتی که با عصر حالا بود عصر ما ماه به زمین اومده غارتگر دل شب به کمین اومده سعدی جون: چی کنم زیادی اب زسرم گذشته...
-
چرا چرا ؟!
دوشنبه 5 بهمنماه سال 1388 18:36
یه روزی تو بودی تک ستاره ام نمی گیری سراغ قلب پاره پاره ام سخت دل دادی اما آسون بریدی به زنجیر کشیدی نمودی آواره ام چرا به زنجیر کردنم هوس نمودی میون تنها ، تنها بی هم نفس نمودی مگر آزادی ام تو را رنجت می داد چه ظالمانه حبسم در قفس نمودی گر گذری بر اهل قبور نمودی بر مزار کهنه ام عبور نمودی بگو کعبه اش خانه ی من بود...
-
دیوانه ام
شنبه 3 بهمنماه سال 1388 23:56
من دیوانه ام اما دلبرانه ام دل برم به وسعت ترانه ام دریایی زعشق هستم من با احساس آبی نیلوفرانه ام دریایی زعشق(غم) هستم پر موج در اوج بی کرانه ام
-
سیل اشک
جمعه 2 بهمنماه سال 1388 15:50
سینه پر سوز دل اکنده ی غم دارم رو مژه هام قطره های شبنم دارم توده ی کم فشار واسمان چشام ابری بر روی گونه هام بارندگی نم نم دارم بهر بارش جو چشمونم کاملا عالیست اسمون چشمام ابرباران زا همدم دارم لحظه به لحظه تراکم ابرها بیشتر جاری شدن سیل خطرش هر دم دارم
-
امان
پنجشنبه 1 بهمنماه سال 1388 14:17
امان ازاین همه عاشق کشی امان از این همه لاشه امان از معشوق بی ترحم انگشتش بر روی ماشه امان از این همه شعر امان از این همه شاعر امان از این همه دسبرد شعر دزدان ماهر امان ازاینهمه سردار امان ازسرای بردار امان از بی پناهی گنجشک امان ازگربه های پردار امان از این همه رهزن میون هرکوی برزن امان از این همه جلاد امان از این...
-
محسن همیشه یگانه
چهارشنبه 30 دیماه سال 1388 19:55